معنی کهنه پرستی در لغت نامه دهخدا

پرستش کعبه. کعبه ستایی. عمل کعبه پرست:
چون از نیازت بوی نه کعبه پرستی روی نه
چون آبت اندر جوی نه پل کردن آسان آیدت.
خاقانی.
مسلمانی اگر کعبه پرستی ست
پرستاران بت را طعنه از چیست.
شیخ محمود شبستری

لغت نامه دهخدا

کون پرستی

(پَ رَ)

امردبازی. غلامبارگی. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کون پرست شود

لغت نامه دهخدا

کهنه پرست

طرفدار آداب و سنن قدیم مرتجع

فرهنگ لغت هوشیار

کهنه پرست

مرتجع، واپسگرا
متضاد: نوگرا

فرهنگ واژه مترادف متضاد

معنی کهنه پرستی - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما